نهایت عشق







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





$جملاتی زیبا از دکتر علی شریعتی$

 

*زن عشق می کارد و کینه درو می کند .... دیه اش نصف توست و مجازات زنایش با تو برابر.... میتواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی .... برای ازدواجش در هر سنی مانعی نیست ولی اجازه لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانون گذار می توانی ازدواج کنی.... در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو... او کتک میخورد و تو محاکمه نمی شوی .....او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی.... او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد .... او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی.... او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر .....* *دکتر شریعتی:کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش اور بود. ان هم به سه دلیل : اول انکه کچل بود . دوم اینکه سیگار می کشید و سوم که از همه تهوع اور تر بود. اینکه در ان سن و سال زن داشت !... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ان پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم . سیگار می کشیدم و کچل بودم....**گاه گاهی به یادت غزلی می خوانم تا نگویی که دلم غافل از ان عهد و وفاست. خوب رویان همه گر با دل من خوب شوند خوب من با همه خوبان حساب تو جداست**هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره دل نمی خراشیم ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم**در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم وستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که ازادانه مرد**خداوندا با تمام کوچکیم یک چیز از تو بیشتر دارم و ان هم خدایی است که من دارم و تو نداری** هرگز از کسی که همیشه با من موافق بد چیزی یاد نگرفتم...**بزرگترین اقیانوس ارام است است ارام باش تا بزرگترین باشی**یه مرداب برای به دست اوردن یه نیلوفر سالها می خوابه تا ارامش نیلوفر به هم نخوره پس اگر کسی را دوست داری برای داشتنش حتی شده سالها صبر کن**من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم چون انها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند**ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان قدم بزنم و به خدا فکر کنم تا در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم**وقتی که بچه بودم هر شب دعا می کردم که خدا یک دوچرخه به من بدهد بعد فهمیدم که اینطوری فایده ندارد پس یک دوچرخه دزدیدم و دعا کردم که خدا مرا ببخش.*




[+] نوشته شده توسط faeze در 16:41 | |